http://bayram.arzublog.com/uploads/bayram/writing1.png

اجاق-اجک

این پسوند از بن فعلی ساخته می‌شود و برای اسامی ابزار و ... بکار می رود:

چاپاجاق، چاتاجاق، گلَجک،

آج-اج

از پسوندهای نادر و باستانی است. در برخی کلمات برای افاده مفهوم مبالغه مشاهده می‌شود:

آناج (مرغ مادر، ماکیان تخم گذار) قولاج (فاصله میان دو دست باز. بن: قول= بازو، دست) یاماج (سینه‌کش

کوه) آماج (هدف) اوروج (روزه‌دار، روزه)، تیخاج(پوزه بند)

آری-اری

از پسوندهای نادر است و مفهوم جهت گیری را افاده می‌کند:

ایچ (درون) ایچه‌ری (داخل، به سمت داخل) دیش (بیرون) دیشاری (به سمت بیرون) یوخاری (سمت بالا) ایله‌ری←ایره‌لی (به سمت جلو، پیش).

آق-اک

از پسوندهای بسیار رایج است. گفته می‌شود که این پسوند در اصل به صورت -قاق بوده که قاف اول حذف شده‌است: باشقاق← باشاق، بوجقاق← بوجاق (کنج، زاویه) این پسوند بیشتر برای اسم مکان و آلت به کار می‌رود. در اسامی اعضاء بدن نیز دیده می‌شود؛ چون این اعضاء نیز فی‌الواقع ابزارند.

قئیناق/قایناق (چنگال پرنده وحیوانات) دوزاق (دام برای گرفتن پرندگان) بوجاق (کنج-زاویه) یاناق (گونه) دوداق (لب) قولاق (گوش) داماق (سقف دهان) ببک (مردمک چشم) یولاق (کوره راه) آداق (نامزد) چاناق (پیمانه) بوداق (شاخه) اود (آتش) ←اوداق (آتش دان) تصور می‌شود اوجاق نیز تحریف شده اوداق باشد.

ـَل-ال-ل

این پسوند به بن فعلی و همچنین اسمی می چسبد و آنرا به یک مکانی منتسب می کند:

یئرَل(محلی)، اوخول(مکانی که در آنجا می خوانند، مدرسه، دانشگاه)

این پسوند می تواند کلمات مورد نیاز بسیار زیادی را در ترکی پدید آورد، مثلا:

یویونال(حمام)، بوشالتال،بوشالدال(دستشویی، مخلأ، آیاق آلتی، آیاق یولو)

آلاق-الک

از پسوندهای نادری است که بر بن اسمی افزوده می‌شود.اضافه شدن آن بر بن‌های فعلی نسبتاً رواج بیشتری دارد.

گوءبه لک (قارچ خوراکی) مازالاق (فرفره زمینی) دازالاق (طاس-کچل تمام) شاپالاق (سیلی) چییه لک (توت فرنگی) بیجه لک (ناقلا-بچه شیطان)

اونتو-اینتی-انتی

تیکینتی(ساختمان، آپارتمان)، تؤکونتو(افزونه، اضافی، بیرون ریختنی)، آلینتی(خریده شده ها)، پاتلانتی(بمب، منفجر شدنی) شاید این پسوند بصورت تی و تو باشد، بدین صورت که مثلا تیکیل + تی یا تؤکول + تی یا آلین + تی باشد.

آو-او-آی-ای-اوو

گمان بر این است که اصل این پسوند در ترکی باستانی به صورت -اقی بوده که قاف در اثر مرور زمان مرخم شده: گونه قی> گونئی (جنوب، جای آفتاب‌گیر) قوزاقی> قوزئی> قوزای (شمال- جای کم آفتاب). از این پسوند کلمات نسبتاً زیادی در زبان گفتاری رایج است: آلاو (شعله) یاناو (چوبهای جنبی سمت راست و چپ در چهار چوبه در) قیلوو (تیز کردن آلات برنده) قشاو> قشوو (وسیله‌ای برای تیمار و خاراندن چهار پایانی مانند اسب، قشو) یاغلوو (لباس چربی گرفته، در فارسی به صورت یغلا، یغلاوی به معنی ظرف آمده‌است.) قاچای (دونده، نامی برای مردان)

ایت-اوت

آرتــیغین اوخوماغا بورا کلیک اِئلین
شنبه 1396.4.17