بایـــــرام

منیم حورمتلی دیلداشلاریم بیزی اوز باخیشلاریزینان سویوندورون

پسوندها در ترکی آذربایجانی

0 گؤروش
یازار:‌ اهرلی


http://bayram.arzublog.com/uploads/bayram/writing1.png

اجاق-اجک

این پسوند از بن فعلی ساخته می‌شود و برای اسامی ابزار و ... بکار می رود:

چاپاجاق، چاتاجاق، گلَجک،

آج-اج

از پسوندهای نادر و باستانی است. در برخی کلمات برای افاده مفهوم مبالغه مشاهده می‌شود:

آناج (مرغ مادر، ماکیان تخم گذار) قولاج (فاصله میان دو دست باز. بن: قول= بازو، دست) یاماج (سینه‌کش

کوه) آماج (هدف) اوروج (روزه‌دار، روزه)، تیخاج(پوزه بند)

آری-اری

از پسوندهای نادر است و مفهوم جهت گیری را افاده می‌کند:

ایچ (درون) ایچه‌ری (داخل، به سمت داخل) دیش (بیرون) دیشاری (به سمت بیرون) یوخاری (سمت بالا) ایله‌ری←ایره‌لی (به سمت جلو، پیش).

آق-اک

از پسوندهای بسیار رایج است. گفته می‌شود که این پسوند در اصل به صورت -قاق بوده که قاف اول حذف شده‌است: باشقاق← باشاق، بوجقاق← بوجاق (کنج، زاویه) این پسوند بیشتر برای اسم مکان و آلت به کار می‌رود. در اسامی اعضاء بدن نیز دیده می‌شود؛ چون این اعضاء نیز فی‌الواقع ابزارند.

قئیناق/قایناق (چنگال پرنده وحیوانات) دوزاق (دام برای گرفتن پرندگان) بوجاق (کنج-زاویه) یاناق (گونه) دوداق (لب) قولاق (گوش) داماق (سقف دهان) ببک (مردمک چشم) یولاق (کوره راه) آداق (نامزد) چاناق (پیمانه) بوداق (شاخه) اود (آتش) ←اوداق (آتش دان) تصور می‌شود اوجاق نیز تحریف شده اوداق باشد.

ـَل-ال-ل

این پسوند به بن فعلی و همچنین اسمی می چسبد و آنرا به یک مکانی منتسب می کند:

یئرَل(محلی)، اوخول(مکانی که در آنجا می خوانند، مدرسه، دانشگاه)

این پسوند می تواند کلمات مورد نیاز بسیار زیادی را در ترکی پدید آورد، مثلا:

یویونال(حمام)، بوشالتال،بوشالدال(دستشویی، مخلأ، آیاق آلتی، آیاق یولو)

آلاق-الک

از پسوندهای نادری است که بر بن اسمی افزوده می‌شود.اضافه شدن آن بر بن‌های فعلی نسبتاً رواج بیشتری دارد.

گوءبه لک (قارچ خوراکی) مازالاق (فرفره زمینی) دازالاق (طاس-کچل تمام) شاپالاق (سیلی) چییه لک (توت فرنگی) بیجه لک (ناقلا-بچه شیطان)

اونتو-اینتی-انتی

تیکینتی(ساختمان، آپارتمان)، تؤکونتو(افزونه، اضافی، بیرون ریختنی)، آلینتی(خریده شده ها)، پاتلانتی(بمب، منفجر شدنی) شاید این پسوند بصورت تی و تو باشد، بدین صورت که مثلا تیکیل + تی یا تؤکول + تی یا آلین + تی باشد.

آو-او-آی-ای-اوو

گمان بر این است که اصل این پسوند در ترکی باستانی به صورت -اقی بوده که قاف در اثر مرور زمان مرخم شده: گونه قی> گونئی (جنوب، جای آفتاب‌گیر) قوزاقی> قوزئی> قوزای (شمال- جای کم آفتاب). از این پسوند کلمات نسبتاً زیادی در زبان گفتاری رایج است: آلاو (شعله) یاناو (چوبهای جنبی سمت راست و چپ در چهار چوبه در) قیلوو (تیز کردن آلات برنده) قشاو> قشوو (وسیله‌ای برای تیمار و خاراندن چهار پایانی مانند اسب، قشو) یاغلوو (لباس چربی گرفته، در فارسی به صورت یغلا، یغلاوی به معنی ظرف آمده‌است.) قاچای (دونده، نامی برای مردان)

ایت-اوت

آرتــیغین اوخوماغا بورا کلیک اِئلین
شنبه 1396.4.17

ادبیات آذربایجان در دوره ی صفویه

0 گؤروش
یازار:‌ اهرلی


سده‌ی دهم هجری(شانزدهم میلادی) با حادثه‌ی بزرگی در ایران همراه بود. در سال 907ق/ 1502م اسماعیل صفوی از خاندان شیخ صفی الدین اردبیلی، پس از 12 سال تلاش و از میان بردن 50 حاکمیت محلی، سرانجام در تبریز تاجگذاری کرد. او با محور قرار دادن مذهب تشیع، حکومتی یکپارچه و متمرکز ایجاد کرد.

شاه اسماعیل به دو نکته‌ی اساسی توجه داشت: یکی مذهب تشیع و دیگری زبان ترکی. اولی پایه و اساس قدرت گیری خاندان صفویه بود و دومی عامل بسیج هواداران صفویه. در سپاهی که شاه اسماعیل برای اجرای اهدافش گردآورده بود، قبایل ترکی چون شاملو، استاجلو، تکه للو، روملو، افشار، ذوالقدر، قاجار و ارساق شرکت داشتند. این قبایل در زمان شیخ حیدر پدر شاه اسماعیل، با نام قزلباشان معروف شدند. شیخ حیدر به هوادارانش دستور داده بود که کلاه سرخ رنگی دوازده تَرک به نشانه‌ی 12 امام بر سر بگذارند.

قزلباشان هسته‌ی اصلی سپاه شاه اسماعیل را تشکیل می‌دادند. عامل ارتباط معنوی و ظاهری شاه اسماعیل با مریدانش نیز زبان ترکی بود. با به قدرت رسیدن شاه اسماعیل، زبان ترکی نیرویی دوباره گرفت. شاه اسماعیل خود به ترکی شعر می‌سرود و ختایی تخلص می‌کرد. قسمت مهم اشعار او در عشق امام علی(ع) و امامان شیعه است. در زمان شاه اسماعیل، قالب قوشما(دو بیتی 11 هجایی) به وسیله‌ی شاه اسماعیل و شعرای معاصر پایه گذاری و توسعه یافته بود. قوشما از وزن‌های هجایی معمول در میان اقوام ترک بوده است. هر قوشما 2 تا 5 بند بود. نمونه‌ای از قوشما:

هرکیم شیخ صفوی‌نین امرینی توتماز یورلور بویولدا منزله چاتماز

غیر ملت اونا اعتبار ائتمز جمله عبادتین باشی دیر توحید

اشعار عاشقانه نیز با اوزان هجایی مانند قوشما، گرایلی(دو بیتی 8 هجایی) و بایاتی(دو بیتی 7 هجایی) در همین زمان پدید آمد. شاه اسماعیل خود غزل سرایی زبده بود. او از شاعران برجسته‌ی ترکی آذربایجانی است. نامه‌هایی که شاه اسماعیل برای پادشاهان عثمانی همچون سلطان مراد و سلطان سلیم می‌نوشت، به زبان ترکی بودند.

زمانی که شاه اسماعیل تبریز را از سلطان مراد آغ قویونلو گرفت و عَلَم شیعه‌گری برافراشت، ادیبان پارسی زبان دربار آغ قویونلو که عده‌ای از آنان سنّی متعصب بودند، به عثمانی رفتند. بدین ترتیب ادب ترکی از ادب پارسی پیشی گرفت. این ادیبان همچنان به کار ترویج زبان پارسی در عثمانی ادامه دادند. سلاطین عثمانی نامه‌های خود را برای شاه اسماعیل به فارسی می‌نگاشتند. اغلب شاعران آذربایجان در دربار صفوی گردآمده بودند. حبیبی شاعر معروف متولد برگشاد، ملک الشعرای دربار بود و شعری به فارسی از او در دست نیست. در دربار شاعران دیگری چون محمد امین سلطان ترکمان و برادرش محمد مؤمن بیگ به پارسی و ترکی شعر می‌سرودند. مولانا کلبعلی راغب تبریزی(مرگ 1002ق)، عقیقی شروانی و قاضی اعرجی مراغی از شاعران این دوره هستند که هم به پارسی و هم به ترکی شعر گفته‌اند. صادق بیگ افشار تبریزی متخلص به صادقی، در نظم و نثر فارسی و ترکی جغتایی دست داشته است. دیوان غزلیات ترکی و منشأت ترکی دارد. معروفترین اثر او تذکره‌ی مجمع الخواص در شرح احوال شاعران معاصر اوست که به زبان ترکی جغتایی نوشته و آقای عبدالرسول خیامپور استاد دانشگاه تبریز آن را به فارسی ترجمه کرده است.

علاوه بر آثار مکتوب، داستان‌های ترکی توسط عاشیق‌ها یا همان نوازندگان و خوانندگان دوره گرد در آذربایجان پدید آمدند. اینان دنباله رو اوزان‌های قدیمی بودند و وجود آن‌ها نشان‌گر عمق سیطره‌ی زبان ترکی به ویژه در روستاها و شهرهای کوچک است. از این داستان‌ها می‌توان به کوراوغلو، اصلی و کرم، قنبر و آرزو، شاه اسماعیل، عاشیق غریب و صنم و عاشیق عباس توفارقانلی اشاره کرد.

حقیری یکی از نمایندگان برجسته‌ی شعر ترکی آذربایجان در سده‌ی دهم است. وی چه در اشعار دیوان ترکی خود و چه در مثنوی لیلی و مجنون که آن را به ترکی نوشته، از شاعرانی چون جامی و هاتفی بسیار تأثیر پذیرفته است. در لیلی و مجنون او، تأثیر جامی افزون‌تر است. فردی اردبیلی از شاعران مکتب وقوع که دیوان او به فارسی و ترکی در موزه‌ی بریتانیا موجود است.

بی‌تردید فضولی ستاره‌ی درخشان آسمان ادبیات آذربایجان و بزرگترین شاعر ترکی آذربایجانی در سده‌ی دهم است. محمد بن سلیمان بغدادی متخلص به فضولی(1556-1489م) بر دیگر شاعران برتری دارد. ادبیات ترکی با فضولی به اوج خود رسید. قبل از فضولی ادبیات ترکی آذربایجانی شکل‌هایی چون مثنوی و غزل را آزموده بود. فضولی خود استاد غزل بود. علاوه بر آن او نخستین آثار ارزنده‌‌ی تمثیلی را در ترکی آذربایجانی آفرید(بنگ و باده- صحبت الاثمار). فضولی مانند نسیمی کوشید تا شعر ترکی را با اوزان عروضی سازگار نماید اگر چه او موفقیت چشمگیری به دست آورد ولی واقعیت این بود که ترکی با وزن هجایی سازگارتر است. او در 942 لیلی و مجنون را به ترکی سرود. مثنوی بنگ و باده را به نام شاه اسماعیل تمام کرد. کتاب روضة الشهداء تألیف ملاحسین کاشفی را به نام حدیقة السعداء به ترکی ترجمه کرد. فضولی حدیث اربعین از آثار جامی(شامل چهل حدیث) رابه همراه معنی منثور و ترجمه‌ی منظوم، به ترکی برگرداند. او در مقدمه‌ای که بر این کتاب نوشته‌ی است، یادآوری می‌کند که این«چهل دانه گوهر را برای فیض عموم» به ترکی ترجمه کرده است. از کتاب‌های دیگر او می‌توان به شکایت نامه(ترکی)، مطلع الاعتقاد(ترکی)، ساقی نامه(فارسی)، قصیده‌ی انیس القلب(فارسی) اشاره کرد. فضولی در هر سه زبان ترکی، فارسی و عربی آثاری بی‌بدیل داشته و به حق او را شکسپیر شعر ترکی می‌نامند.

در سال 944ق/ 1539م محمد بن حسین کاتب نشاطی شاعر معروف، کتاب روضة الشهداء نوشته ملاحسین واعظ کاشفی را با نام شهدا نامه به ترکی ترجمه کرد. نشاطی این کار را به دستور شاه تهماسب و نیز تأکید قاضی‌خان ساروشیخ اوغلو حاکم شیراز انجام داد. از مهم‌ترین ویژگی‌های سبک شناختی شهدا نامه، استفاده‌ی مترجم از واژه‌های خاص گویش تبریزی است. به ویژه این که بیش‌تر این واژه‌ها برای نخستین بار وارد زبان مکتوب ادبی شده‌اند.

روحی انارجانی یکی از شعرای معروف سده‌ی دهم است. او در زمان سلطان محمد خدابنده چهاردهمین پادشاه صفوی می‌زیست. به گفته‌ی محمد علی تربیت در کتاب دانشمندان آذربایجان، او از شعرای نامور آذربایجان بوده و در نظم و نثر پارسی استاد و صاحب دیوان و منشأت است. تنها نسخه‌ی بازمانده‌ی رساله‌ای از او که به سال 1037ق به خط فریدون گرجی نوشته شده و توسط عباس اقبال آشتیانی چاپ رسیده است.

روحی انارجانی(انرجانی) رساله‌ای به زبان ترکی آذربایجان نوشته است که شامل یک مقدمه، دو بخش و یک خاتمه است. مقدمه در خطبه و بیان سبب تألیف رساله است. بخش اول، در دوازده فصل و در باره‌ی رسم و آیین مردم تبریز است. بخش دوم، در چهارده فصل در بیان اصطلاحات و عبارات جماعت اناث و اعیان و اجلاف مردم تبریز است. خاتمه‌ی رساله دارای 29 بیت شعر در بی‌وفایی زنان و 7 بیت شعر عاشقانه است.

رساله روحی انرجانی که(اگر انتساب این رساله را به مردم تبریز در آن زمان درست بدانیم) نشانه‌ی این مطلب است که زبان نیمه مرده‌ی پهلوی در بین برخی طبقات مردم تبریز رایج بوده است. دانسته است که شماری طبقات پیشه ور پیش‌تر در زمان شاه تهماسب به این زبان شعر می‌گفتند ولی آنچه که روشن است اینکه طولی نکشید که از اوایل دوره‌ی صفویه زبان پهلوی رخت از میان بست و تنها به چند روستای دور افتاده(از جمله عنبران در نزدیک اردبیل- هرزندات نزدیک زنوز اهر، کرینگان یا چرینگان از محال دیزمار اهر- قریه‌ی ینگجه در قسمت ایل دلیکانلو میانه) محدود شده است.

در سده‌ی یازدهم هجری نیز سیر تکاملی زبان ترکی ادامه یافت. صائب تبریزی(1016-1086ق) معروفترین شاعر این سده است که عنوان ملک الشعرایی را از شاه عباس دوم گرفت. صائب در شعر پارسی چیره دست و در ترکی شاعری زبده بود. نسخه‌ی دست نویس دیوان غزلیات ترکی او به وسیله‌ی پرفسور حمید آراسلی در دانشگاه لنینگراد پیدا و چاپ شده است. مجموعه‌ی اشعار ترکی صائب در باکو چاپ شده و برخی غزلیات او توسط بالاش آذراوغلو به نظم فارسی درآمد.

توتولموش کونلومه جامیله شادان ائیله مک اولماز

ال ایلن پسته نین آغزینین خندان ائیله‌مک اولماز

از دیگران شاعران ترکی سرا می‌توان به قوسی تبریزی(دارای دیوانی با 6 هزار بیت)، درویش مثلی فرزند میرزا چلبی تبریزی(که شعر ترکی‌اش بر اشعار عربی و فارسی رجحان دارد)، محمد تقی دهخوارقانی تبریزی(مرگ 1093ق) و شاکر شیروانی از شاگردان مکتب فضولی را می‌توان نام برد. مرتضی قلیخان در اشعار ترکی خود، از حافظ و سعدی سود برده است. محمد حسین روانی در 1068ق گلستان سعدی را به ترکی برگرداند. نسخه‌ای به خط مؤلف در کتابخانه‌ی ملی تبریز موجود است.

علاوه بر آن در سده‌ی یازدهم، زبان ترکی در پژوهش‌ها و تحقیقات مورد استفاده قرار گرفت. یکی از ویژگی‌های پارسی پژوهی در این سده استفاده از زبان ترکی است. محمد مهدی تبریزی در 1199ق کتاب قواعد احمدیه از فرهنگ‌های دو زبانه را به ترکی و فارسی نوشت. کتاب فرهنگی دیگر که به ترکی فارسی است، لغتنامه‌ی سنگلاخ اثر میرزا مهدی خان استرآبادی است. میرزا محمد مهدی خان تبریزی نیز یک دستور زبان و یک لغت نامه‌ی ترکی به فارسی نوشت که به ترکی محاوره‌ای آذربایجان بوده و آن را بعد از 1198ق/ 1783م تمام کرده است.

از شاعران معروف سده‌ی دوازدهم می‌توان به ملاپناه واقف(1717-1797م) و عاشیق خسته قاسم تیکمه داشی و جنونی اردبیلی اشاره کرد. در این سده یعنی سده‌ی دوازدهم، زبان ادبی به تدریج به شکل عمومی و یگانه درآمد. ارتباط بین لهجه‌های محلی بیش‌تر شد و اختلاف میان آنها کاهش یافت. کلمات دخیل در زبان ادبی کم‌تر شده ولی در سبک‌های علمی ناچار اصطلاحات عربی به کار رفته است. در این سده ادبیات مردمی‌تر و غنی‌تر شد. سبک‌های آن عبارت بودند از:

1- سبک کلاسیک(اشعار شاکر شیروانی و جمهور شیروانی)

2- به سبک علمی(کتاب صفویه پادشاه‌لاری تاریخی تألیف در 1733م)

در نیمه قرن 18 آثار ادبی شفاهی یعنی بایاتی‌ها، قوشماها و داستان‌ها به مجالس شهری راه یافت.


نویسنده: پرویز زارع شاه مرسی

آرتــیغین اوخوماغا بورا کلیک اِئلین
چهارشنبه 1396.1.16
بؤلوملر : تورکی دیل ,

آذربایجانین شفاهی ادبیاتی

0 گؤروش
یازار:‌ اهرلی

ادبیات شفاهی آذربایجان در نوع خود بی نظیر و یا حداقل کم نظیر می باشد و یکی از غنی ترین و کهن ترین ادبیات شفاهی جهان به شمار می آید و در واقع شالوده ی ادبیات آذربایجان بر فولکلور بنا شده است.

صاحب نظران و محققانی که با دامنه ی گسترده مهاجرت و پیشتازی تمدن شکوفا و نقش های تاریخی مردم ترک و قلمرو جغرافیایی آنها به خوبی واقفند، بر این واقعیت انکارناپذیر اذعان دارند که این منطقه وسیع خاستگاه بخش مهمی از ریشه دارترین، اثر گذارترین و اصیل ترین میراث های فرهنگی انسانی بوده است و هر کدام از دستاورد های ادبیات شفاهی و آثار مکتوب آن گنجینه ارزشمندی است که تاریخ نگاران واقع گرا و اندیشمندان حقیقت جو را با فرایند عظیمی از تکاپوهای فکری و آفرینش های اساطیری و حماسی و تلاش های خستگی ناپذیر انسان های آزاده و سرافراز روبرو می سازد. اسطوره ها، حماسه ها، داستان ها، روایات شفاهی و عامیانه، موسیقی و دیگر هنرها، باورهای دیرینه، آداب و رسوم و به طور کلی مجموعه بزرگ فرهنگ عامه غنی اقوام ترک، تجلی واقعیت های بوم شناختی و فرهنگی و تاریخی این مردمان می باشند.

اگر نگاهی به حماسه کهن سومری قیل قمیش بیندازیم که کهن ترین و معروف ترین اثر به جای مانده در این زمینه یعنی ادبیات داستانی است، خواهیم دید که پژوهشگران و زبان شناسانی که در طی دوره های مختلف درباره تاریخ باستان زبان اقوام آسیای میانه و آذربایجان و دیگر سرزمین های ترک زبان به تحقیق پرداخته اند، عقیده دارند که زبان سومری نیز مانند زبان ترکی از شاخه زبان های اورال– آلتایی موسوم به یافثی یا قفقازی می باشد که به آن زبان های التصاقی نیز می گویند. به عبارت دیگر گروه زبان های ترکی جزء زبان های نشات گرفته از یک شاخه اصلی است که زبان سومری نیز یکی از آن هاست. علاوه بر این مناطقی که حوادث حماسه قیل و قمیش در آن ها روی داده است از بین النهرین موطن بعدی سومرها گرفته تا سرزمین آذربایجان و دریای خزر کشیده می شود. شایان توجه است که قیل قمیش در سر راه خود به سوی دریای خزر از کوه های میشو واقع در میان منطقه گونئی(شبستر) و مرند نیز عبور می کند.

مردم آذربایجان نیز در طی حیات اجتماعی و فرهنگی خود، در کنار دیگر اقوام ترک گنجینه عظیمی از ادبیات فولکلوریک به وجود آورده اند تا آنجا که وسعت و تنوع ادبیات شفاهی مردم آذربایجان در اولین برخورد باعث شگفتی همگان می شود.

ادبیات فولکلوریک آذربایجان شامل انواع مختلفی مانند اساطیر و افسانه ها، مثل ها(آتالارسوزی)، داستان ها، تاپماجاها(چیستان ها) و لطایف ادبی می شود که می توان آن ها را در دو قالب کلی ترانه های بومی آذری تحت عنوان قوشماها که شامل انواع شعرهای عامیانه مانند بایاتی ها، ماهنی ها، لایلاها و... می باشند و داستان ها که شامل داستان های کهن، باغلاماها، تعریف نامه ها و منظومه های دیگر است که توسط آشیق ها نقل می شوند.

در میان انواع مختلف ادبیات فولکلوریک، قصه ها و افسانه های آذربایجان و به طور کلی داستان های عامیانه آذربایجان به این دلیل که جز کهن ترین و زیباترین این داستان ها و از دید مضمون جز بهترین و پر محتواترین داستان ها می باشند، ارزش و جایگاه ویژه ای در جهان دارند. در این داستان ها تصاویر روشنی از جهان بینی، طرز تفکر و خصوصیات ملی و آداب و رسوم و معیشت مردم آذربایجان در اعصار مختلف تاریخ ارائه می شود. تنوع موضوعات و قدمت تاریخی و وسعت اطلاعات ارائه شده در این داستان ها، آذربایجان را به عنوان یکی از مهم ترین کانون های آفرینش و تاثیرگذار داستان های عامیانه در جهان معرفی کرده است.

داستان های عامیانه در ادبیات فولکلوریک مردم آذربایجان با همه گوناگونی و تنوع ظاهری دارای جنبه های مشترک و یکسانی می باشند. بیشتر این داستانها توسط سخن پردازان و نوازندگان هنرمند و چیره دستی که در گذشته اوزان نامیده می شدند و امروزه به نام آشیق شناخته می شوند نقل می گردند و به همراهی آهنگ دل نواز و سحرآمیز آلت موسیقی ویژه ای مرسوم به قوپوز(ساز) روایت می گردند. همه ی این داستان ها از دو قسمت نظم و نثر تشکیل یافته اند که معمولاً بخش های روایتی نثر و بخش های مربوط به گفتگوی دو شخصیت داستان به صورت نظم در آمده است و همچنین باید اضافه کرد که نثر آن توسط آشیق نقل می گردد و بخش های منظوم آن را نیز آشیق با همراهی سازش می خواند.

از لحاظ مضمون داستان های فولکلوریک آذربایجان به دو دسته کلی تقسیم می شوند:

دسته اول داستان های اسطوره ای، حماسه ای و قهرمانی می باشند که در آن ها مبارزات خلق به خاطر آزادی و وطن به تصویر کشیده شده است. اغلب این آثار تنها به توصیف رشادت های یک قهرمان کفایت نمی کنند و مبارزات عموم خلق را منعکس می کنند. داستان های دده قورقود، کوراوغلی، قاچاق نبی از نمونه های بارز این دسته می باشند. دسته دوم داستان های عاشقانه می باشند که از مهم ترین آن ها می توان عاشیق غریب، طاهر میرزا، اصلی و کرم، شاه اسماعیل ختایی و... اشاره کرد.

نکته ی بسیار مهم و قابل توجه که می توان ذکر کرد این است که هیچ کدام از داستان های ذکر شده در بالا، در طول تاریخ نام هیچ نویسنده ای را با خود به یدک نکشیده اند و حتی در کتابی مانند دده قورقود نیز که تاکنون دو نسخه خطی از آن به دست آمده است، نام هیچ شخصی به عنوان نویسنده ی داستان ها ذکر نشده است. همین مسئله دلیلی واضح و محکم برای اثبات حقیقت مردمی بودن این داستان ها ارائه می کند.

منبع: وبلاگ babakyurdu.blogfa.com

آرتــیغین اوخوماغا بورا کلیک اِئلین
چهارشنبه 1396.1.16
بؤلوملر : تورکی دیل ,

تورکی دیلیمیز

0 گؤروش
یازار:‌ اهرلی

http://bayram.arzublog.com/uploads/bayram/turki_galam.jpg

ترکی را با 360 میلیون متکلم، ترکی را با 7200 سال قدمت، ترکی را با 100000 واژه اصیل، ترکی را با 3500 فعل اصلی، ترکی را با 24000 فعل غیر اصلی، ترکی را با 46 زمان فعلی، ترکی را که 100% از کلماتش ریشه دارند،  ترکی را با 9 آوا ((کاملترین آوای خلقت))، ترکی را بعنوان شاهکار زبان و ادبیات بشری، ترکی را بعنوان استاندارد پایه فونتیکی کامپیوتر، ترکی زبان استاندارد یونسکو در اروپا و آمریکا، ترکی را با 450000 عنوان کتاب در دنیا، ترکی که صاحب اولین و  دومین و سومین خط بشری است، ترکی را با 5 درجه صفت و...

جالب است بدانید:در زبان ترکی هیچ کلمه ای نمی توان پیدا کرد که با حرف " ر"   شروع شده باشد!!!


پرفسور ذهتاب:

اگر رژیم شونیسم رضاشاه آن هزینه هایی را که برای از بین بردن زبان ترکی کرده صرف تقویت خود زبان فارسی می کرد شاید الان زبان فارسی بیش از این فلج نمی شد.


http://bayram.arzublog.com/uploads/bayram/dard_turki.jpg

از شگفتی های زبان تورکی

اندامها در زبان ترکی بر اساس یک حرف واحد نام گذاری شده اند :

دیل(زبان)،دوداق(لب)،داماق(کام)،دیش(دندان)،دیمدیک(منقار)،همگی باحرف"دال"شروع میشوند.

هر اندامی که از بدن خارج شده با حرف ق شروع میشود:

قیچ( پا) قول(دست) قاناد( بال) قویروق(دم) قارون(شکم) قولاخ(گوش)

اندامهای چشم با گاف شروع می شوند:

گــُز(چشم) گاش(ابرو) گیله( عنبیه) گیرپیک(مژه)

از بالای سر تا کمر با ب شروع میشوند:

باش(سر)،بورنوز( شاخ)،بویون(گردن)، بِئل (کمر)، بوخون(پشت)، بویرَک(قلوه)،بوارساخ (روده)

شاید حتی بورک(کلاه) و باشماق(کفش) که در هر دو سوی بدن ما رامیپوشانند از روی انتخاب بوده و یا هر اندام تیز با زاویه بدن مثل دیرناق(ناخن)،دیز(زانو) دیرسک(آرنج) دابان(پاشنه) که با د شروع شده اند.


ریشه ترکی اعداد (ریشه اعداد در پروترک) معجزه زبان ترکی
ریشه ترکی بعضی از اعداد مقدس در دیگر زبان ها

اشاره : پروترک ها به عنوان اقوامی که نقش اساسی در شکل گیری تمدنهای جهان داشته اند تاثیر فراوانی در شکل گیری زبان و اعداد اقوام امروزی داشتند چه ترک و چه غیر ترک.
در این مقاله به بررسی ریشه ترکی برخی اعداد در زبان ترکی و دیگر زبان ها پرداخته شده است. وجود این ریشه ها از نکات شگفت انگیز و خارق العاده زبان ترکی می باشد.
 


ریشه ترکی اعداد:

بیر (یک) : تشکیل شده از کلمه BU-ER بو-ار. در مفهوم خان و تانری می باشد و به خدا اشاره دارد.
 


ایکی (دو) : ایئکیEYKİ که از ریشه eşi بمعنی بنزری / benzeri (همتا و شبیه) یانسیماسی / yansıması (منعکس شده) می باشد.


اوچ (سه) : از اوچ به معنی پرواز و از اوج به معنی بالاترین جا گرفته شده است.


دؤرد (چهار) : از مراحل TOĞ-UR, TÖR-ET, TÖRT شکل گرفته است.
یئتدی (هفت): از ریشه EZ ED A EM که از اشکال اسطوره ای خورشید و ماه و مار و هفت تن که دست به دست داده اند در کتیبه های باستانی گرفته شده است . EZ ED A EM به  EZ EDİ و سپس به  ZEDİ و شکل امروزی تغییر یافته است.

ریشه ترکی Seven / هفت در زبان های غربی

اون بیر (یازده) :  برگرفته از اشکال اسطوره ای خدای خورشید در کتیبه های باستانی  و همچنین در مفهوم خدای مردم اون(اون ON halkı از تمدن های اولیه جهان).
 
اون یئتدی(هفده) : از EZ ED A ON به معنی مقدس برای مردم اون است.


اون دوقوز (نوزده) : از OT OĞ EZ ON به معنی خدای خورشید مقدس مردم اون است.
 
نکته جالب این است که  اون دوقوز ONDOKUZ که در ده هزار سال پیش به دست پروترک ها بکاررفته در قرآن کریم با تقدس عدد 19 به کار رفته است.


به شکل شبیه اعداد 1, 2, 3, 4, 7, 11 در بین تمامی اقوام دارای معنی مقدسی هستند.

آرتــیغین اوخوماغا بورا کلیک اِئلین
سه شنبه 1396.1.15

آذربایجان سر بی زبان ایران

0 گؤروش
یازار:‌ اهرلی

http://bayram.arzublog.com/uploads/bayram/dil_7_.jpg
تورکون دیلی تک سوگلی،ایستکلی دیل اولماز
ئوزگه دیله قاتسان، بو اصیل دیل، اصیل اولماز
ئوز شعرینی فارسا-عربه قاتماسا شاعر
شعری اوخیانلار، ائیشدنلر کسیل اولماز
فارس شاعری چوخ سوزلرینی بیزدن آپارمیش
"صابر" کیمی بیر سفره لی شاعر،پخیل اولماز
تورکون مثلی فولکلری دنیادا تکدیر
خان یورقانی،کند ایچره مثل دیر،میتیل اولبماز
آذر قوشونی،قیصر رومی اسیر ائتمیش
کسری سؤزیودیر بیر بئله تاریخ ناغیل ائولماز
پیشمیش کیمی ، شعرین ده گرک داد-دوزی اولسون
کند اهلی بیلر لر کی دوشابسیز خشیل اولماز
سؤزلرده جواهر کیمی دیر، اصلی بدلدن
تشخیص وئرن اولسا بوقدر زیر-زبیل اولماز
شاعر اولا بیلمزسن ، آنان دوغماسا شاعر
مس سن ،آبالام ، هر ساری کوینک قیزیل اولماز
چوق قیسّا بوی اولسان اولیسان جن کیمی شیطان
چوق دا اوزون اولما کی اوزون دا عقیل اولماز
مندن ده نه ظالم چیخار ، اوغلوم ، نه قصاص چی
بیر دفعه بونی قان کی ایپکدن قیزیل اولماز
آزاد قوی اوغول عشقی طبیعت ده بولونسون
داغ-داشدا دوغولموش دلی جیران حمیل اولماز
انسان اودی تودسون بو ذلیل خلقین الیندن
الله ی سؤرسن ، بئله انسان ذلیل اولماز
چوق دا کی سرابون سویی وار یاغ-بالی واردیر
باش عرشه ده چاتدیر سا سراب اردبیل اولماز
ملت غمی اولسا،بو جوجوق لارچؤپه دؤنمز
اربابلار یمیزدن دا قارینلار طبیل اولماز
دوز واختا دولار تاخچا-طاباق ادویه ایله
اوندا کی ننه م سانجیلانار زنجفیل اولماز


http://bayram.arzublog.com/uploads/bayram/turki_1_.jpg
http://bayram.arzublog.com/uploads/bayram/turki_2_.jpg
http://bayram.arzublog.com/uploads/bayram/turki_3_.jpg
http://bayram.arzublog.com/uploads/bayram/turki_4_.jpg
http://bayram.arzublog.com/uploads/bayram/turki_5_.jpg
http://bayram.arzublog.com/uploads/bayram/turki_6_.jpg
http://bayram.arzublog.com/uploads/bayram/turki_7_.jpg

http://bayram.arzublog.com/uploads/bayram/turki_18_.jpg
http://bayram.arzublog.com/uploads/bayram/turki_17_.jpg
http://bayram.arzublog.com/uploads/bayram/turki_16_.jpg
http://bayram.arzublog.com/uploads/bayram/turki_15_.jpg
http://bayram.arzublog.com/uploads/bayram/turki_14_.jpg
http://bayram.arzublog.com/uploads/bayram/turki_13_.jpg
http://bayram.arzublog.com/uploads/bayram/turki_12_.jpg
http://bayram.arzublog.com/uploads/bayram/turki_11_.jpg
http://bayram.arzublog.com/uploads/bayram/turki_9_.jpg
http://bayram.arzublog.com/uploads/bayram/turki_8_.jpg

آرتــیغین اوخوماغا بورا کلیک اِئلین
جمعه 1395.12.27
بؤلوملر : تورکی دیل ,